بسکه می ترسم از جدائیها
می گریزم ز آشنائیها
چمن چمن گل آشفتگی بدامن ماست
بسکه می ترسم از جدائیها
می گریزم ز آشنائیها
میرزا سید جلال اسیر اصفهانی فرزند میر مومن شهرستانی از شاعران نامی قرن یازدهم است . وی از خاندان سادات شهرستان اصفهان و معاصر شاه عباس دوم (1077_1052) هجری بوده و در دربار او تقرب داشته است مرگ او به سال 1049 هجری ثبت کرده و نوشته اند در جوانی زندگانی را بدرود گفته است . اسیر اصفهانی مورد ستایش و احترام شاعران توانای به ویژه کلیم و صائب بوده و او به استادی ستوده و سخنش را تتبع کرده اند دکتر ذبیح الله صفا درباره شعر اسیر مینویسد:((اشعار او بدقت خیال و ایراد ترکیبات دقیق و مظامین نازک و نو معروف بودو بهمین سبب طرفداران سبک هندی ر هندوستان از اوایل قرن دوازدهم به بعد طرز او را پیروی کرده اند . قصاید او در ذکر مناقب خاندان رسالت است و به علاوه بر آن غزلهای مطبوع دقیق و قطعات و رباعیهای بسیاری دارد)) اسیر اصفهانی در شاعری شاگرد فصیحی هروی بوده
با وجود آنکه استادم فصیحی بوده است
مصرع صائب تواند یک کتاب من شود
نکته : به منظور مطابق داشتن با کتاب اصطلاحات در حد امکان ثابت مانده.
غمش در نهانخانهٔ دل نشیند | به نازی که لیلی به محمل نشیند | |
به دنبال محمل چنان زار گریم | که از گریهام ناقه در گل نشیند | |
خلد گر به پا خاری، آسان برآرم | چه سازم به خاری که در دل نشیند؟ | |
پی ناقهاش رفتم آهسته، ترسم | غباری به دامان محمل نشیند | |
مرنجان دلم را که این مرغ وحشی | ز بامی که برخاست مشکل نشیند | |
عجب نیست خندد اگر گل به سروی | که در این چمن پای در گل نشیند | |
بهنازم به بزم محبّت که آنجا | گدایی به شاهی مقابل نشیند | |
طبیب، از طلب در دو گیتی میاسا | کسی چون میان دو منزل، نشیند؟ |
حقیقتا دیدم که هیچ بیگرافی از این شاعری که من هم اتفاقی پیداش کردم در دست نیست گفتم حق مطلب رو ادا کنم که مدیون او و نویسنده کتاب نشم.
طبق کتاب ...نهضتهای فکری...
آقا محمد عاشق اصفهانی از شاعران نامی قرن دوازدهم هجری است وی در سال 1111 هجری در اصفهان ولایت یافت و پس از کسب معلومات از محضر استادان فن و ادب به ویژه مشتاق اصفهانی جزء طرفداران پرشور رستاخیز ادبی یا بازگشت ادبی و مخالفت سبک شعر (فارسی-هندی) و انجمن ادبی مشتاق درآمد وتا آخر عمر در این راه کوشید , و شیوه شاعران قدیم خراسان و عراق را تجدید نمود .مرگش به سال 1181هجری در اصفهان اتفاق افتاده است .
دیوان کامل او مثل اینکه به فروش می رسد اما کجا الله اعلم.